همه میدانند که مهدیه اسم مکان است و فاطمیه اسم زمان
و من منتظر روزی هستم که ......
مهدیه اسم زمان شود و فاطمیه اسم مکان
اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْتَغْفِرُکَ لِما تُبْتُ اِلَیکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ "
خــــدایــا! مــن از تــو آمــرزش می خواهم
بـرای گنـاهانی کــه
پس از تــوبـه کردن دوباره بدانها دستـــ زده ام . . .
فـرازی از دعـای ابوحمزه ثـمالی
چندگاهیست وقتی می گویم: «اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن» با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد.
چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه» به یاد مصیبتهای اهلبیتت اشک ماتم نمی ریزم.
چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة» دگر به این نمیاندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای.
چندگاهیست وقتی می گویم: «و فی کلالساعة» دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست.
چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیاو حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را بهنظاره نشسته است.
چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا و ناصرا» به یاد پیروزی لشکرت،در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمی زند.
چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا» یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی.
چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضکطوعا» یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم.
چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان دراز حکومتشیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم.